آفتاب و قانون و امتحان

تمام راه تا دانشگاه، از رادیوی ماشین لاریجانی گوش دادیم. رفته بودیم کف صحن علنی مجلس یا خب اگر این را نگویم چه کسی باورش میشود تمام لایحه های امروز در همین ماشین کوچک ما تصویب یا رد شد. 

نشسته بودم و از آفتاب تند و تیزی  که گاهی جاشو طوری تغییر میداد که نشه ازش فرار کرد، فرار میکردم. از آینه به چشمام نگاه میکردم و فکر میکردم امروز قیافم چطوره؟ 

نور که هی میتابید به صفحه گوشی و باعث میشد تا هم متن کتاب را میدیدم و هم صورت خودم را 

و هم پایین آمدن نمره ی چشمانم را. از خودم پرسیدم پایین امدن نمره چشمها برای امتحان اندیشه؟


رانندگی میکرد و میگفت ""ببین این یکی رو تصویب میکنن!""

- تصویب شد. (با صدای بی تفاوت لاریجانی بخوانید)

""هوووم دیدی؟!""

۷ ۲
** سیلاک **
۱۸ دی ۲۱:۴۴
دلم نمی خواد جات باشم .. خوشحالم که این دوره ها رو طی کردم :)))


پاسخ :

جای خوبیه که :))
دِل یار ♥
۱۸ دی ۲۲:۳۷
موقعیت کسل کننده ایی بود ؟
نمیدونم چرا جز این توصیف دیگه ایی توی ذهنم نیومد ... !

پاسخ :

آره بود
ثمانه
۱۸ دی ۲۲:۴۱
در همین ماشین کوچک ما تصویب یا رد شد .. خیلی صمیمی و زیبا و قشنگ

پاسخ :

:) :)
Haa Med
۱۸ دی ۲۲:۴۶
حال چی چی تصویب کردن؟

پاسخ :

حقوق فرهنگیان و مدال به خانواده شهدا
منِ ناشناس
۱۹ دی ۲۲:۱۲
ماهم امروزامتحان اندیشه داشتیم
شمااهل کجایین؟

پاسخ :

مشهد
 شما؟ :)
فاطمه سلیمی
۲۰ دی ۱۵:۲۷
با نمک بود

دنبال شدید😊
به وب من هم سربزنید واگه دوست داشتید دنبال کنید

پاسخ :

مرسی^-^
ثمانه
۲۰ دی ۲۰:۲۶
قالبت خوبه ، قالبتو دوست 
عه تو مشهدی ناقلا .. منم مشهدم 

پاسخ :

قالب موقته. چرا خوشت اومد:))) حالا بیشتر  میمونه^^ 
دنبال یه چیز ساده هستم.

آره :)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان