حکایت صد و خرده ای صفحه ای.

هر انسانی باید به تنهایی با مرگ مواجه شود. چه بسا اگر میتوانستیم دسته جمعی آن را تجربه کنیم، چنین هراسناک و دهشت انگیز نبود

تمام روز درباره ی مرگ خوندم.

 و بعد کمی خداشناسی.

 میتونم کتاب اندیشه رو در یک برگه خلاصه کنم بدون جا افتادن مطلبی!

چرا تو کتابهای دینی آدمهای کم حرف و شسته رفته و بامزه صاف نمیرن سر مطلب؟

برعکس همه ی اینا و اینکه انگار برام مهم نیست،  باعث میشه خیلی خوب فکر کنم.


۲ ۱
ســا یــه
۲۸ خرداد ۲۱:۴۸
خودکشی مرگ قشنگی که به آن دل بستم 
دست کم هر دوسه شب سیر به فکرش هستم.
مرگ خود خواسته هم بد نیست ها

پاسخ :

نه بد نیست:)
** سیلاک **
۲۸ خرداد ۲۳:۲۰
نمی خوام بهش فکر کنم زندگی رو خیلی دوست دارم :)))

پاسخ :

دفعه بعد امتحانو درباره ی زندگی بگیرن که لازم نباشه بهش فکر کتیم مثلا:))
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان