دوشنبه ۱۰ دی ۹۷
امروز برای ترم بعد تنیس خاکی برداشتیم بدون آنکه راکتش را تا به حال از نزدیک دیده باشیم. یا زمین ش را. یا آن آدم های خوش تیپ بدون دغدغه ی تویش را. ثبت نام کردیم فقط چون میدانستم میم تنیس خاکی دوست دارد. من می خواستم روی میز باشد. در اتاقی جعبه ای چیزی با راکتهای کوچک و توپ های کوچک ورزش های کوچک بکنیم. اما گفتم تنیس خاکی باحال تره اگه سخت نباشه و اون هم در حالی که دنبال زمان مناسب برای تنیس روی میز میگشت تصدیق کرد که خاکی بهتره! میم آدمی است که نشان نمیدهد چقدر تنیس خاکی برایش جذاب است چقد بیشتر دلش آن را میخواهد تا دم نرسیدن بهش می رود حتی تا خود نرسیدن، تا جایی که من باید یادش بیاورم که سخت بگیر و اصرار کن بهم.