امروز با دو تا از بچه ها کلی توی راه دانشگاه تا درب اصلی هی بارون خوردیم و حال کردیم
داشتم به این فکر میکردم که پارسال این موقعها تو خونه وتو اتاقم بودم و ملزم به خوندن برای کنکور و مسلما
این که یه روز اینطوری خیس بشم این که موهام دسته دسته خیس بشه این که زیر چتر جا نشیم ، عکس بگیریم و تو آبها شلپ و شلپ قدم بزاریم آرزوی من بود! در پارسال همین موقعها..
آمدم بگویم که امروز بهش رسیدم و حواسم هست بهش. :)