فراکنده🌌

بار دیگر اگر به دنیا بیایم از ابتدای خواندن،  هرروز هفته را به یک فصل از کتاب مخصوصی اختصاص میدهم و اینطوری روزها را از هم متمایز میکنم

مثل همین جمعه‌ها که «استاد عشق» را میخوانم.

وجود ما معمایی‌ست حافظ 

که تحقیقش فسون است فسانه

جدیدا برام واضح‌تر شده چرا میخوام در موضوع‌های مختلف علم تحصیل کنم! ساده‌ش اینه که من آدم ماجراجویی هستم و ماجراها را در کتابها میبینم!  همه چیز را در خواندن و زیاد دانستن میبینم حالا چرایش دلیلهای مفصل دیگه‌ای هم داره.....

با خوندن کتابها میتونم رازهایی رو که دوست دارم بدونم به خوبی ببینم

هفته بعد یه میان‌ترم دیگه!

یه کتاب فیزیک مدرن رو میز منتظرمه!

کلی پاور پینت از استادها

خواندنشان

تحقیقی که میخواستیم با پ انجام بدیم

گزارشکار!!!

 برای واقعا درس خوندن نیاز به تقویت زبان دارم. هفته بعد میرم با یکی تو کلاس زبانم صلاح مشورت! 

در انتها دوباره Find the secrets u like to know

همین الان دست هام بوی نارنگی میده

پ.ن. هر جا باشم هر سال یه پست در موردش مینویسم

پ.ن.۲ به تعداد آدم‌های دنیا روش برای نارنگی پوست کندن ،نارنگی خوردن داریم.

پ.ن.۳ قبل از خوردن ببویید

فقط آنلاین شدم که بنویسم 

دلم یه مسافرت با فضای باز و نفس کشیدن و دور بودن از فضای مجازی و حتی از خونه و بودن در کنار صدای طبیعت و شرایط مناسب عکاسی میخواد. جدیدا دارم نقاشی میکشم از همین اول فکر میکنم بهترین کاره‌. آروم میشم واسش:»»» لازمه که در روز یه کم ساکت باشه درونم.

دارم مولانا میخونم. استاد ادبیاتمون تخصصش تو مولانا شناسیه‌. ی نمره فقط برای داشتن کتاب مولانا تو هر خونه داره!! تو فکر بودم کتابشو تهیه کنم بعد که پرسیدم دیدم خونه داشتیم اصن!! :))

امتحان ریاضی هم به قوت خودش هست

خدایا چه خوبی که هستی همیشه. بودن همیشگیت از ته قلب باعث خوشحالیمه. کنارم بمون. اهلی تو میشم

این که خوشحالیه من وابسته به یه آدم دور باشه، وابسته به یه آدم خیلی دوور واقعا وحشتناکه...

اینو وقتی داشتم تو سالن میجهیدم متوجه شدم ! یهو واستادم خنده‌م ماسید و فکر کردم که چه ترسناکه و من چه ضعیفم و بعد همینطور چند لحظه به تپ تپ قلبم و خوشحالیم نگاه میکردم.

هنوزم خوشحالم

یکی از استادامون میگفت باید برا این که تو کارتون اینا موفق بشید تلاش کنید و از یه جایی شروع کنین و براش بدویید بعد گفت البته ما هم که الان هیئت علمی شدیم همچنان داریم میدوییم. اگه ندوییم چه کار کنیم؟!

اولین میان‌ترم دانشگاهیم ریاضی عمومیه. همین دوشنبه.. خیلی باید بخونم و هنوز اولای جزومم پاکنویس نیست.. چقد منبع درست درمون نداشتن عجیبه.. دو تا کتاب قطور دارم که نمیدونم منظور استاد همیاس یا نه و نمیدونم تا کجاشون میتونم پیش برم.. هر دو رو از کتابخونه مرکزی گرفتم. تو هیچ چیزی خوب نباشم تو پیدا کردن یه کتاب از لابه لای کلی کتاب دیگه  موفقم‌!! نمیدونم چرا آدرساشونو انقد سخت میکنن. روز اول که تنهام بودم چقد گیج بودم بین قفسه‌ها. ترم اول بودن خیلی چرته.کی بشه ازش در بیام.