همیشه فکر میکردم اینطوریه که یه سری آدمها برای دوستی خوبند و یک سری ها بد. و ادم باید تو دوره های مختلف هی خوش شانس باشه و هی با زرنگی خوبها رو انتخاب کنه.
کم کم فهمیدم تعداد بدها خیلی کمه و تقریبا ادم از بین خوبها باید خوبی که شبیه خودشه انتخاب کنه. برای چندمین بار با آدم خیلی خوب که شبیه من نیست دوست شدم و حالا حس میکنم دلیل ناراحتیم احساسیه که باعث میشه نسبت به خودم داشته باشم