چن روزیه تعطیلات تموم شده و من به روی خودم هم نمیارم و سعی میکنم تابستونو با هر زحمتی ادامه بدم.. تابستونی که همش به خونه و خونه گذشت.. بهترین اتفاقش به دنیا اومدن ح و به طور شخصی تر به انجام رساندن چندین کار به طور همزمان و روزانه بود تا اینکه هم شان تکرار و عادت شوند.
روزهایش تبدیل به یکی از دوران های خوب زندگیم شد.
عمیقا خداروشکر
حالا دیگر باید دستانم را دراز کنم به سوی پاییز، به سوی یک فصل دیگر و به سوی اتفاقات خوب تر.
خدایا به امید تو
May the next few months of your life be a period of magnificent
.Transformations