سه شنبه ۲۱ مهر ۹۴
یه روزهایی هست که یهو چند تا دوست قدیمی با هم یادت میفتن و برات پیام میفرستن.. امروز یکی از اون روزا بود.. پر از انرژی مثبت! هی فکر میکردم مگه کار خوب دیروزم چی بوده...
تازه خودمم از خوشحالی به این حرکت قشنگ اضافه کردمو به چندتا از دوستام پیام فرستادم
نمیدونم
این جور موقعها خدارو عاشقترم
اینجور موقعهایی که قشنگیو و لبخندشو بهم نشون میده..
خوب شد که خدا از بین همهی راهها نشون دادنو انتخاب کرده! شاید کل عقلو هم واس همین داده
این روزا دانشگاه میرم ، به رشتم فکر میکنم ، دوست پیدا میکنم ، تو تلگرام و اینستا میچرخم ، اتوبوس هارا دوتا یکی میکنم از این خط به آن خط میدوم.. ظهرها سلف ناهار میخورم و فکر میکنم به زودی اتفاقهای خوبتری هم تو زندگی تحصیلیم به وجود میاد
خدایا شکرت
به امید تو برای همه