شنبه ۶ آذر ۹۵
نشستم یه جا و هیچ کارم را نمیکنم. از کوچکترین کارها تا بزرگترین ها. هی اینجا مینویسم و هی پاک میکنم. ذهنم یه چیزیو از من پنهان میکنه و من باید یکی یکی اسم اشخاص و چیزها و آرزوها را بیاورم تا بفهمم همه چیز به کجا برمیگردد.
نشستم یه جا و هیچ کارم را نمیکنم. از کوچکترین کارها تا بزرگترین ها. هی اینجا مینویسم و هی پاک میکنم. ذهنم یه چیزیو از من پنهان میکنه و من باید یکی یکی اسم اشخاص و چیزها و آرزوها را بیاورم تا بفهمم همه چیز به کجا برمیگردد.