يكشنبه ۲۸ آذر ۹۵
وقتی باهاش همصحبت میشم میبینم چه حرفهایی که برای زدن ندارم! منظورم هر آدمیه که سر راهم قرار می گیره! تو ماشین تو اتوبوس توی خیابون توی کلاس همه جا. از یه سر آدم از سکوتی که درست میکنه حس خوبی نداره چون لابد طرف مقابل حوصلهش سر میره. از یه سر دیگه خدا نکنه دهن باز کنی تابه خودت و طرفت حس خوب حرف برای گفتن داشتن بدی! پشیمونی پشیمونی پشیمونی... البته این وضع حالا بهتر شده. حالا قبل هر چیزی فورا به ذهنم میرسه که فلانی آدم فهمیدن این حرف نیست. یا این حرف حرف گفتن نیست..