يكشنبه ۸ بهمن ۹۶
داشتم فکر میکردم که برای ما ایرانیهاست که شرق گرمترین آب و هوارو داره و غرب سرد ترین! و شاید تو یه کشور دیگه غرب گرم باشه و شرق سرد!
بعد که خوابم نبرد اومدم پایین به حیاط نگاه کردم دیدم برف رسیده به شهر ما! دونه های ریز و زیادش هوارو ساکت کرده و باشکوهه مثل همهی این چند سال که نوشتم و زیر لب گفتم این سکوت برفه که اونو به شکوه میرسونه.. خلاصه دونه های من برعکس زیر برف گم شدن و گنجشکا جاهای بیخودی رو میگردن. رفتم از زیر برف پیداشون کردم گذاشتم یه جای خشک. پیدا کردن چیزی از زیر برف حس عجیبیه.