جمعه ۲۰ مهر ۹۷
به عکس بچگی هایم با او نگاه میکنم. به نظری که به او داشتم. دوستش داشتم و با وجود کج خلقی های گهگاهیش می دانستم با او خیلی خوش میگذرد و مراقب من است.
عکس را برایش تلگرام می کنم لنز دوربین خراب است. کله هایمان را چسباندیم به هم. دهن هایمان دیده نمی شود اما چشمانمان می خندد.
معصومیتی که در بچه ها وجود داره در خیلی ها به مرور از بین میره. برای اون ها که باقی می مونه شاید بهترین و قشنگ ترین ویژگیشون بشه اما برای آن ها که از بین می رود با این که شاید مایه ی ناراحتی باشه اما من فکر میکنم در آدم های بزرگ تر معصومیت دیگه ای وجود دارد. مثل معصومیتی که در یک قاتل تو زندان در ته لایه های انسانیاش دیده میشه یا همان شخصیت اصلی کتاب تونل ساباتو.