یکی از چیزهایی که واقعا نمیخوام قبول کنم تو این دنیا، تاثیر داروها و مواد شیمیایی روی اخلاق آدمهاست. مثلا این همه علم اخلاق و روانشناسی و انسان شناسی و این موضوعات وجود داره و من بابتش کلاس میرم و کتاب میخونم و انتظار تغییر در روحیه ام دارم، بعد یک شب کپسول ویتامین دِ میخورم و صبح با حال بهتری بیدار میشوم با این که همه چیز سر جای خودش است و روال دنیا همان است و معلومات من هم همان. یا از آن عجیبتر تاثیر مواد غذایی. ترشی و پیاز میخوری و احساس میکنی با چه آدمهای ناجووری افتادی گوشه رینگ. اصلا میبینی دعوا میشه، فقط به خاطر این که با سوپت فلفل خوردی. راستش این سیمپیچی های بیوشیمیایی یک جورهایی حال مرا در مورد انسان و انسانیت گرفته. منکر تربیت خودمون از طریق مطالعه و رشد فکری نیستم ولی این که اخلاق را با این همه تعریف و توصیف با یک سیم وصل کنیم به یک سری ترکیب شیمیایی خیلی توی ذوق است. و انصافا سیستم را پیچیده کرده.
پ.ن. عبارت سیم پیچی های بیوشیمیایی را یک بار از دکتر هولاکویی شنیدم.