یک وقت هایی آدم با مشکلات روحی مواجه میشه.
دلتنگی، افسردگی، اضطراب، وسواس، خشم، توهم، تنهایی، نفرت و...
اگر این دوره ها طولانی و ازاردهنده باشه خیلی درد میکشه اما در نهایت ممکنه فکر کنه با این که بد بود اما او را قوی تر کرد.
در نهایت ممکنه نجات پیدا کنه و اروم بگیره
مشکلات حل بشه یا فکر کنه مشکلات را زیادی بزرگ کرده یا حتی مشکلات بزرگ دیگر تحریکش نکند.
بعد از مدتی هم شاید موضوعی دوباره پیش بیاد.
آیا واقعا این بار توانایی اش قوی تر از بار پیش هست؟
ایا درد هم به اندازه ما رشد میکند؟
یا چون آدم صرفا درد کشیده و رشد نکرده در چرخه ناجوری گیر افتاده و هر بار به همان کیفیت اذیت می شود؟
میدانم که بدجوری گیر افتاده ام و نیاز به کمک دارم.
یادم باشد این روزها بابت خیلی چیزها میشه شکر کرد اما یه چیزایی هم بدجوری پیچ خورده. و یادم باشد بالا و پایین داره و باید تو پایینها هم آدم باحالی بود و هی باتری خالی نکرد. دوباره شارژ میشیم دوباره رو میایم. سعی کنیم این رو اومدن با رشد کردن همراه باشه. تا پایین بعدی.