میخ کوچک من

حقیقتش همیشه فکر میکردم نهایتا نمیدونم چطور به تاول های روی پام بگم تمام مسیر طی شده اشتباه بود اما حالا.. این میخچه! خیلی درد داره‌! گاهی وقتا روش فشار میارم که دردش رو بیشتر حس کنم. انگار درد تموم شدنیه میخوام تموم شه. شایدم به خودی خود لذت بخشه..

۱ ۲

اشاره

راه طولانی‌تر شده ی دانشکده تا ایستگاه اتوبوس را تنها و بدون میم میرم، گاهی که حواسم جمع می‌شود میبینم بیشتر آمدم و ایستگاه را رد کردم.

۰ ۰

از آن تنگنا

امروز برای کلاسی با آموزش دانشکده و استادمون هماهنگ کردم و همه را خبر کردم که کلاس را بردارند. برای همه پیام گذاشتم و کارهای ثبتنام یک نفر که نتوانست بیاید را انجام دادم. کلاس برگزاری را هم تلگرام کردم و خلاصه. بعد چند دقیقه تاخیر استاد آن کلاس وارد شد و اولین کاری که کرد ما را بیرون کرد! خیلی محترمانه و گفت شما طبق برنامه آموزشی ترم بعد دارید. ببینید چقدر شلوغ شده..

باید از دور افراد متمسخر بیرون میامدیم. همه ی آدم هایی که آن جا نشسته اند دلشان سوژه ای از شما میخواهد.برایم مهم بود جلوی کسی این طوری بیرون نشیم اما مهم تر این است که من باید مسئولیت می گرفتم و توضیح می دادم که به توصیه استاد فلانی آمده ایم. که سر خود نبوده و مرده ی کلاس اینجا نیستیم. اما می دانید همه وسایلم را جمع کردم و در حالی که از لا به لای صندلی ها در می رفتم یک صندلی را به سمت خودم کشاندم تا نهایتا از آن تنگنا خارج شدم.

۱ ۲

average!

یک شعاری را خیلی وقت پیش توی کلاسورم نوشتم که بعدا اتفاقی یک زمانی که احتیاج داشتم جلوی چشمم آمد نوشته این بود:

you dont think average, you don't perform average.

 

فکر میکنم آدم ها در دنیا هر چه را که بیشتر نیاز دارند بهتر می بینند و بیشتر می گویند! فکر می کنم این یکی از همان هاست. گفتم همیشه آخر کار خیلی مهم است. فکر می کنم یک هویی آخر کار ، چند قدم مانده نزدیک است بیایم روی همان خط average. فکر میکنم از صبح که داشتم رزومه مینوشتم اخرش نزدیک شدم روی همین average. خستگی چیزی است که مرا به average می کشاند. مرا نزدیک خود می کند و به خود راضی. فکر می کنم اگر در زندگی از چیزی با نهایت قدرت فرار کرده باشم average است. مبارزه زیاد بوده است در این راه. فکر کنم اخرش خیلی مهم است. آخرش همیشه خیلی مهم است.

۰ ۲

آخر

از اول صبحه نشستم به نصب یک برنامه و حالا دیگه داشتم یواش یواش بی خیالش میشدم که به عنوان آخرین تیر، یک فیلم آموزشی دیگر هم دیدم. از ابتدا تا انتهای کار را مو به مو می گفت. همان هایی بودند که خودم هزار بار انجام داده بودم رفت و رفت تا فقط آخر فیلم نشان داد که باید دوباره برنامه را اجرا کرد. می دانید فقط همین بود. معلم کنکور فیزیکم که حتی نکات ریز سر جلسه را از او یادداشت می کردم هم میگفت درصد بالایی از تست هایی که اشتباه میزنن دقیقا مربوط به 10 درصد پایانی محاسبات است.

می خواهم بگویم این یعنی آخرش خیلی مهم است یعنی همیشه آخرش خیلی مهم است.

۰ ۳

در مورد رویاها

ساعت 12 و 51 دقیقه نیمه شب خودم را دیدم که مشکلات زندگی حرفه‌ایم نیز همانهایی هستند که در رویا‌ هایم حضور دارند.

۰ ۱

جلا

یکی از معدود لحظات طلایی دوران بیکاری و بی تعلقی اینه که یهو میپری سمت دفتر ایده هات. فکر میکنی کار تمومه!

روحم در این لحظه ها جلا پیدا میکنه!

۰ ۳

حال دوران

تست هوش اجتماعی میگه من تو این هوش امتیاز کمی دارم! اما به نظرم بازم تو نگاه اول ترکیب اصلی شخصیت یه آدم میاد تو دستم! مثلا امروز یکی رو دیدم که یه جوری خودشو معرفی کرد که حس کردم ناامیده. بعدا سر کلاس فهمیدم هوشش هم بد نیست کم کم راه افتاد و فهمیدم کمابیش همه رو دور ناامیدی_امیدواری در گردش اند.

۰ ۱
About me
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان