بارون و مای دریمز

امروز با دو تا از بچه ها کلی توی راه دانشگاه تا درب اصلی هی بارون خوردیم و حال کردیم

داشتم به این فکر میکردم که پارسال این موقع‌ها تو خونه وتو اتاقم بودم و ملزم به خوندن برای کنکور و مسلما

این که یه روز اینطوری خیس بشم این که موهام دسته دسته خیس بشه این که زیر چتر جا نشیم ، عکس بگیریم و تو آبها شلپ و شلپ قدم بزاریم آرزوی من بود! در پارسال همین موقع‌ها..

آمدم بگویم که امروز بهش رسیدم و حواسم هست بهش. :)

۰ ۰
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان