نمدونم موضوع چیه ولی شاید بفهمید منظورمو:))

وسط مهمونی داشتم فکر میکردم چی شد که یهو من شدم آدم تو دست و پایی که همه میتوانند خواسته هایشان را راحت ازم درخواست کنند و من هم انجام دهم. چی شد که انقد با من راحتتند که میتوانند بخواهند برای بچه کوچکشان چای آب سردی بیاورم یا قندونهارو ببرم یا میوه بیارم یا.. به بعضی از آدمهای فامیل که فکر میکنم میبینم تا به حال نشده کاری تو مهمونی هاشون انجام بدن یعنی تا به حال نشده مثل یه خدمتکار پاسخگوی نیاز مهمان باشند و هیچوقت سرویس نداده اند... همیشه باعث میشن مهمون خودکفا بشه. نمیدونم خوبه یا بد. گاهی این آدمها با مهمونشان صمیمی تر  و باحالتر برخورد کردن  و گاهی به مهمون هم حتی بیشتر خوش گذشته.

بحث همان تعارفه. دارم فکر میکنم..

 چرا انقدر در دسترس بودن و فرمانبردار شدن؟ چرا کمی دور از دسترس بودن و رویتان نشود از من چیزی بخواهید نه؟؟ :))

۰
About me
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان