hate love group

قبل از هر جلسه ای که گروه میزاره خیلی زیاد از اون جلسه، گروه، موضوع و اعضای گروه متنفرم. مثل یک قربانی که اون رو به محل سر بریدن میکشند همان طور خودم را می کشم سر قرار. قطرات خون در راهرو. و سر مچاله شده ام عاجز از گفتن کامل ترین جمله کوتاه دنیا؛ 《نه》

 اما در برگشت یک چراغ توی دلم روشن شده. همین. تمام کارهای گروهی که کرده ام همین بوده است. تنفر. چراغ. تنفر. چراغ. تنفر و بعد رها شدن و انهدام.

فکر کنم تقریبا هیچ گروه اجرایی که در آن حضور داشتم باب میلم نبوده شاید چون هر گروهی که خودم در آن بوده‌ام کسر شانم میشده یک عضوی مثل خودم داشته باشه!

۰ ۳
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان