814th

قبلا به نظرم اومده بود معشوق بودن خیلی سخت‌تر از عاشق شدنه. عاشق بودن انتخابه ولی معشوق بودن یک اتفاقه. وقتی کسی بهت میگه دوست داره، و تو در واقع مطلع میشی از احساسش، تازه از اون لحظه به بعده که مدام از خودت میپرسی حالا چی؟ هنوزم به من فکر می‌کنه؟ هنوز هم اونقد خوب هستم و انتخاب اولش هستم؟ هنوزم پای حرف‌هایی که زد پای عشقی که گفت مونده؟


برای آدم‌هایی که قبلا از کسی خوششون اومده و ترک شدن، معشوق شدن توسط آدم دیگر یک اتفاق حساسه! حالا چه کار کنم از من ناراحت نشه؟ چی بگم که در روحیه‌ش اونجور که من اذیت می‌شدم تاثیر بد نداشته باشه.. آیا باید انتخابش میکردم یا رد کردنش بعدا پشیمونم میکنه؟ آیا الان رد کنم بعدا هم ابراز میکنه و باز هم فرصت تصمیم گرفتن دارم؟ و هزار و یک چیز دیگه!

بعد از اون اندک سرمستی حاصل از مورد علاقه و احترام کسی بودن، و بعد تر از همه ی این تحمیل‌ها و این همه ملاحظات که پیاده میکنی، در انتها باید شاهد تغییر مسیر عشق باشی! کسی که قلبش رو به انتخاب خودش تقدیم تو کرده و روز ها فکر میکردی به تو فکر میکنه، وارد رابطه با کس دیگری میشود. آیا من مقصر بودم؟ آیا کار بدی کردم و مورد تنفر قرار گرفتم؟ پس دیگه مهم نیستم؟ پس اون عشقی که حرفش رو می زد چی شد؟

سوال اساسی من همین آخرین سواله. عاشق میتونه عشق را کنسل کنه و بدون اطلاع بره دنبال زندگیش. در حالیکه همه از معشوق جواب میخوان. آخرین کسی که از تموم شدن عشق مطلع میشه هم معشوقه. باز هم اتفاقی و بدون امکان انتخاب!

تنها مسئله ای که معشوق بودن رو قابل تحمل میکنه اهمیت نداشتن مسئله است.

۱ ۴
میم _
۱۱ دی ۲۱:۵۶

آقا خیلی جالب گفتی

پاسخ :

لازم داشتم بگم، ممنون
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان