هنر عشق ورزیدن

دارم کتابی میخونم به عنوان هنر عشق ورزیدن.

اینجوری شروع میشه که همه حیوانات در طبیعت نشانه هایی از عشق و دوست داشتن دارن و انسان هم درست همینطوره. طبیعت در واقع همون بهشت دست نخورده ای ست  که انسان از وقتی که از اون جدا افتاد در عشق هم دچار فقدان شد. فقدان و ابهامی که سعی شده با قوه عقل یه جورایی جبران بشه.

 

سوالی که من از شما دارم اینه

اگر در زندگی تون عشق بخواین چه جوری برای اون آماده میشین؟

کتاب اشاره های جالبی داره به این که ما پیدا کردن عشق رو با مردم پسند بودن اشتباه میگیریم. حنی با جاذبه های جنسی. حتی شده عاشق شدن رو مثل یه جور مبادله و داد و ستد مبینیم. مثلا چیزی برای عرضه باید داشت. هیکل مناسب صورت زیبا ثروت فراوان قدرت بدنی و ...

این ارزش ها حتی بسته به این که کی کجا به دنیا بیاین ممکنه عوض بشه مثلا دهه های 1920 زنانی در مرکز توجه بودن که سیگار میکشیدن. در صورتی که در سال های اخیر اونهایی که سازگاری بیشتری با زندگی دارند برای پیدا کردن عشق شانس بیشتری دارند..

کتاب قدیمیه و از کتابخونه گرفتم. یه نفر  قبلا با مداد جاهای قشنکشو علامت زده.

۰ ۱
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
About me
آرشیو مطالب
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان